درباره غیبت اینفلوئنسرها و عکاسان اینترنتی در جشنواره فیلم فجر
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۵۱۷۳۰
نشریه روزانه جشنواره فیلم فجر در مطلبی، به غیبت اینفلوئنسرها و عکاسان اینترنتی در این دوره از جشنواره فیلم فجر پرداخته است. در این متن به ضرورت تدوین نظامنامهای برای اطلاعرسانی این جشنواره پس از چهار دهه فعالیت تاکید شده است.
در این مطلب که بهعنوان سرمقاله نویسنده مهمان، به قلم علیرضا بهرامی منتشر شده، آمده است: «امسال در جشنواره فیلم فجر از تهاجم اینفلوئنسرها خبری نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مطمئنم در میان همان دوستان مورد بحث ما که امسال غایب هستند و در چند سال گذشته روی تخم چشم جا داشتند، هم بسیاری با این حرفم موافقتند که لازم است تعریف روزنامهنگار و عکاس آزاد مشخص شود؛ چراکه خود آنان نیز از رفتارهای غیرحرفهای بسیاری از همانندانشان شاکی هستند. از طرفی در میان عکاسان اینستاگرامی، بسیاری از دوستان کاربلد و کارآمد حضور دارند، و از طرفی، در میان نمایندگان رسانههای سهمیهدار حضور در جشنواره هم هستند کسانی که بود و نبودشان برای فرآیند اطلاعرسانی سینما و جشنواره فرق چندانی ندارد.
با این حال، خیلی واضح است که روزنامهنگار و عکاس آزاد (فری لنس) عمدتا و قاعدتا به کسی اطلاق میشود که سالها فعالیت حرفهای کرده و از جایی به بعد، به هر دلیل به این تصمیم میرسد که به شکل آزاد - و البته باز هم عمدتا برای رسانههای مهم و مشخص - کار کند. حال آیا روزنامهنگار و عکاس آزاد، برای رویدادی در قامت جشنواره فیلم فجر، مضر یا بیفایده است؟ همین دوست و همکار ارجمندمان، جناب آقای محمد تاجیک، سردبیر همین نشریه روزانه جشنواره که در حال خواندنش هستید، عملا سالهاست که یک روزنامهنگار آزاد است. او پس از فعالیت در رسانههای معتبر، از جایی به بعد، نگاه جدیدی را به انبوه مطالب رسانههای متعدد باب کرد و بهنوعی جا انداخت.
شاید اولین نفری بود که با راهاندازی یک وبلاگ، از مطلبهای رسانههای مختلف که میخواند، بخشهایی را برش میزد و برجسته میکرد. همزمان، با ای میل کردن آنها برای یک فهرست پرشمار سینماگران و روزنامهنگاران هنری، عملا یک موجسازی با نشر برشهایش به راه میانداخت. گاهی هم مطالب وبلاگ و ایمیلهایش را از سخنان مطرح شده بین افراد حاضر در مراسم مختلف سینمایی شکل میداد که بکر بود. بهجد میتوان گفت که تاجیک در محتوای بسیاری از پایگاه های خبری و تحلیلی که بعدها راهاندازی شدند، حق عمدهای دارد؛ چراکه بسیاری، همان شیوه او را ادامه و حتا توسعه دادند. حالا هم برای سردبیری نشریه روزانه جشنواره انتخاب و به کار دعوت شده است.»
این یادداشت سرمقاله در پایان میآفزاید: «پس روزنامهنگار و عکاس آزاد، بد نیست! اما آیا وقت آن نرسیده است که جشنواره - فارق از این دوره و آن دوره - تعریفهای خود را در حوزه اطلاعرسانی و فعالیت رسانهای مشخص کند؟ آیا روا نیست که یک آییننامه و نظامنامه کاربردی، با درصد مشخص انعطافپذیری تحت فرآیندی مشخص تدوین شود؟ تا دست کم اسلوب کار برای اکنون و آیندگان مشخص باشد...»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر جشنواره فیلم فجر 1401 برگزیده ها اینفلوئنسرها بولتن جشنواره جشنواره فیلم فجر 1401 جشنواره فجر 1401 برگزیده ها جشنواره فیلم فجر دفاع مقدس کافه خاطره جشنواره فیلم فجر 1401 جشنواره فجر 1401 برگزیده ها روزنامه نگار و عکاس آزاد جشنواره فیلم فجر روزنامه نگاران اطلاع رسانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۵۱۷۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شارلاتانبازی نشریات توقیفشده به روایت اصلاحطلبان
روزنامه هممیهن، توقیف نشریات زنجیرهای در اردیبهشت ۱۳۷۹ را «شکستن بال دوم اصلاحات» وانمود کرده و حال آن که کارکرد آنها، شارلاتانیسم و ویرانگری منافقانه بود و نه اصلاحات.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: هممیهن مینویسد: «توقیف فلهای مطبوعات، نشان داد که زیان کوتاهمدت آن اقدام، در ابتدا متوجه اصلاحطلبان شد، ولی در میانمدت و بلندمدت نظام رسانهای کشور که یکی از مهمترین ارکان امنیت آن است، دچار چنان اختلالی شد که دیگر بعید است بتواند آن را جبران کند. وضعیت امروز رسانههای کشور در مقایسه باسال ۱۳۷۹ چگونه است؟ با قاطعیت میتوان گفت که در سال ۱۳۷۹، مرجعیت رسانهای کشور بهطور کامل و بالای ۹۵درصد در داخل کشور بود. مهمترین رسانه کشور صداوسیما بود، در کنار آن خبرگزاریهای دارای مجوز، فعالیت گستردهای میکردند. در مرحله سوم مطبوعات، بهویژه روزنامهها حضور جدی داشتند که فضای اصلی آن در اختیار مطبوعات اصلاحطلب بود.»
درباره ادعای هممیهن مبنی بر اصلاحطلب بودن نشریات مذکور و شکسته شدن بال اصلاحات گفتنی است که اولاً اصلاحطلبی (reformism) در همهجای دنیا، ذیل قانون اساسی و نظام سیاسی مستقر و برای ارتقای آن انجام میشود؛ نه برای کودتا و براندازی. بسیاری از فعالان نشریات زنجیرهای، در مرور زمان نقاب از چهره برداشتند و از رسانههای معاند- حتی معاند با اصل ایران-
سر درآوردند. از BBC انگلیس که بیسیم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود و دولت متبوعش، دیکتاتوری پهلوی را به مدت ۵۴ سال به ملت ایران تحمیل کرد؛ تا شبکه ویرانیطلب «ایران اینترنشنال» وابسته به موساد که سردبیریاش برعهده معاون وزیر ارشاد دولت خاتمی(سردبیر روزنامه زنجیرهای آفتاب امروز) است.
از این واقعیت گذشته، برخی فعالان طیف مدعی اصلاحطلبی بارها به تندروی، قانونشکنی و ساختارشکنی نشریات یادشده اعتراف کردهاند؛ چنان که مسعود بهنود (همکار نشریات زنجیرهای و بیبیسی) چند سال قبل گفت: «تازگیها ابراهیم نبوی یک نامه تندی نوشته به شادی صدر که در آن دوره (اصلاحات) همه تسمه پاره کرده بودیم. بهنود میگفت همه با هم از چراغ قرمز رد نشویم.».
همچنین عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی، درباره کارکرد روزنامههای زنجیرهای جامعه و توس گفته بود: «آنها با به خدمت گرفتن برخی روزنامهنگاران رژیم شاه، دنبال تشنجآفرینی هستند و خاتمی را گورباچف و خود را یلتسین تلقی میکنند. آنها سخنگوی نهضت آزادی هستند اما خود را طرفدار دوم خرداد جلوه میدهند. آنها با کسانی همکاری میکنند که با نفس دین مسئله دارند. به آنها درباره رعایت مبانی دینی تذکر داده و گفته بودم چه دلیلی دارد از کسانی که با نفس دین مسئله دارند، دعوت به همکاری کنید؟ شاهد بودیم در این روزنامه گروههایی که از سال ۱۳۶۰ به هم پیوستند و در برابر انقلاب قرار گرفتند، تکتک داشتند در این رشته گرد میآمدند تا سامان یابند؛ مثل جبهه ملی و نهضت آزادی و حتی گروههای مارکسیست».
علی حکمت، سردبیر روزنامه توقیفشده خرداد هم تیرماه سال گذشته در گفتوگو با روزنامه شرق اظهار کرد: «همیشه به بچههای تحریریه میگفتم که حرف تند بزنید، ولی تند حرف نزنید. من با تیترهای تند مخالف بودم و چند تا تیتر تندی هم که در خرداد هست، زمانی که من نبودم و دوستان دیگری بودند و در فضای خاصی اتفاق افتاده بود. ما باید میتوانستیم حرفهای اساسی و تند بزنیم، اما روزنامهنگار نباید انگشت در چشم مخاطب و جامعهاش کند. ما سه جور روزنامهنگار داریم؛ یکسری چریک هستند. قلم در دست گرفتهاند، ولی همان کارکرد ژ-3 و کلاشینکف را از آن میخواهند. ما دوستان این شکلی هم داشتیم و مطبوعات دوم خرداد از همین گروه لطمه خورد. من بهعنوان سردبیر خرداد، دربهدر دنبال فضائی منطقی هستم که کسانی که دستاندرکار مطبوعات دوم خرداد- یا به قول آقای شریعتمداری «مطبوعات زنجیرهای»- بودند، بنشینیم و خودمان را نقد کنیم؛ از سلام تا روزنامه خرداد و دیگران. ما اشتباهات زیادی داشتیم؛ فرهنگ با چریکبازی هیچوقت نمیتواند کنار بیاید»...
در همین حال، روزنامه جوان نوشت: روزنامه هممیهن به مدیرمسئولی کرباسچی، در سرمقالهای بدون نام نویسنده (فقط میدانیم کل سرمقالههای ۱۴۰۲ و بدون نام این روزنامه در مجلدی به اسم عباس عبدی منتشر شد!)، به موضوع توقیف نشریات زنجیرهای پرداخته.این یادداشت، فضای رسانهای را دارای اختلال دانسته و دلیل آن را توقیف رسانههای زنجیرهای در سال ۷۹ دانسته است.
سال ۷۹ تلویزیون بیبیسی فارسی نبود؛ منوتو هم نبود؛ اینترنشنال هم نبود. سال ۷۹ شبکههای اجتماعی نبود؛ پیامرسانهای مجازی نبود؛ کانال تلگرامی و صفحات اینستا و توئیتر نبود. چه مقایسه غلطی است که یک رسانه، اتفاق
۲۴ سال قبل را بیتوجه به رسانههای نوین و پیشرفت عجیب و غریب رسانهای به فضای کنونی رسانهای ربط بدهد؟ یک نکته قابل تأمل هم این میان وجود دارد. این ادعا که سال ۷۸، ۹۵درصد مرجعیت رسانه در داخل بود یک معنای نهفته هم دارد و آن اینکه آشوبهای تیر ۷۸ در اثر تحریک رسانههای داخلی و در واقع روزنامههای زنجیرهای آن زمان بود. چه آنکه به قول هممیهن کسی توجهی به رسانههای خارج از ایران نداشت؛ و این امر تأیید ادعای نظام است که «بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بیبیسی و آمریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند.»